جدول جو
جدول جو

معنی غس کردن - جستجوی لغت در جدول جو

غس کردن(دَ پَ کَ دَ)
راندن گربه به سختی. (فرهنگ شعوری ج 2 ورق 187 ب). مأخوذ از غس. رجوع به غس شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پس کردن
تصویر پس کردن
کنار زدن، یک سو کردن کسی یا چیزی از جایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بس کردن
تصویر بس کردن
دست از کاری برداشتن و بازایستادن، بسنده کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غسل کردن
تصویر غسل کردن
شستشوی تمام بدن طبق دستور شرع همراه با نیت و برای نزدیکی به خداوند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
در پزشکی از حال رفتن به سبب هیجان حاد یا بیماری قلبی، بیهوش شدن، برای مثال زآن شراب ناب بی غش ده که اندر صومعه / صوفی صافی برای جرعه ای غش می کند (سلمان ساوجی - ۳۰۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آس کردن
تصویر آس کردن
نرم کردن، آرد کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
خیانت کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بس کردن
تصویر بس کردن
ایستادن، باز ماندن، متوقف شدن، کم کردن، رها کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حس کردن
تصویر حس کردن
احساس کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس کردن
تصویر پس کردن
پیمودن، طی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غل کردن
تصویر غل کردن
زنجیر کردن، بند کردن زنجیر کردن، بند کردن اسیر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غژ کردن
تصویر غژ کردن
آواز کردن گلوله و مانند آن هنگام شکافتن هوا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غر کردن
تصویر غر کردن
آهسته سخن گفتن از سر خشم و ناراحتی غرغر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غرس کردن
تصویر غرس کردن
نشاندن درخت کاشتن درخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
بیهوش شدن از خود رفتن جمردن (گویش گیلکی)
فرهنگ لغت هوشیار
اندوه بردن غم کشیدن غصه خوردن، در اندوه دیگری متاثر شدن دلسوزی کردن شفقت داشتن، افسوس خوردن متاسف شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
((غِ. کَ دَ))
خیانت کردن، ناراستی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
((غَ. کَ دَ))
بیهوش شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بس کردن
تصویر بس کردن
((بَ. کَ دَ))
بسنده کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آس کردن
تصویر آس کردن
((کَ دَ))
خرد کردن، آسیا کردن، ساییدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غل کردن
تصویر غل کردن
((غُ. کَ دَ))
به بند کشیدن، اسیر کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حس کردن
تصویر حس کردن
Sense
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
Swoop
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
пикирувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
mergulhar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از حس کردن
تصویر حس کردن
sentir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از حس کردن
تصویر حس کردن
感觉
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
pikować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
herabstürzen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از حس کردن
تصویر حس کردن
czuć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از حس کردن
تصویر حس کردن
відчувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از حس کردن
تصویر حس کردن
fühlen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
пикировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حس کردن
تصویر حس کردن
ощущать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حس کردن
تصویر حس کردن
sentire
دیکشنری فارسی به ایتالیایی